
سرهات تجر، مردی است که با همسر و دو دخترش زندگی آرام و خوشبختی دارد؛ اما دنیای او با فاش شدن حقیقتی غیرمنتظره ویران میشود.
عشق بزرگ زندگیاش، همسرش برّاق، رازی را سالها از همه پنهان کرده است — رازی که زندگی همه را زیر و رو میکند: او فرزندی دیگر دارد… دختری به نام «کادر» .
سرهات برای کشف حقیقت قدم به قدم پیش میرود و در این مسیر با زینب آشنا میشود؛ زنی صریح، جسور و متفاوت که در سختترین لحظهها پشتیبان او میشود. اما هر چه سرهات بیشتر در گذشته کندوکاو میکند، در مییابد کلید رازهای پنهانِ برّاک از جایی سر بر میآورد که هرگز تصورش را نمیکرد…